تو این سرمای تنهایی نمیشه حفظ ظاهر کرد!

متن مرتبط با «یه پاییز زردو زمستون سردو» در سایت تو این سرمای تنهایی نمیشه حفظ ظاهر کرد! نوشته شده است

همینقدر خسته و تنها...بدون حتی دلداری...مسیرو با خودم بردم یه جا که پا نمیذاری...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یه خوابی تو بیداری...یه حس خودازاری... رفیقی و نارفیق...مثل سیگاری...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یه خونه تو قلبم بساز که خونمو رنگین کنه ...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • انقدر شکستم داد شکل شکستن بود...آغوش اون تنها سرمایه ی من بود....

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ته یه قصه رو صدبار بخونی بازم همونه...!

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو چشات نقاشیه..عشقت بدون حاشیه..من تمام دلخوشیم این که کنارم باشیه...!

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آخر هفته نوشت پاییزی...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پخش و پلا توی ذهن منی...همه جا هست یه چیزی ازت...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • میتونه تسکین غمم باشه...یه کشور بی پرچمم اما شالش میتونه پرچمم باشه....

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چه ترکیبی بهش فکر کن یه لحظه... من و بوی نم و ساحل کنارت...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بدون مرهم دستات یه زخم کهنه و پیرم...

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برای شب گریه حتی یه شونه نمونده...زندگیمو سیل برده ...چیزی از خونه نمونده...!

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشقت بی تو یه شب راحت نمیتونه بخوابه... اما تو که خوابی نمیبینی چقدر حالم خرابه... !

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو که با رنج کشیدی بدن زخمی مو... تو که دیدی یه شبه برف رو موهامو....

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سهم من از آسمون شاید تگرگ و رعد و برق بوده...این همه تکرار و تکراری شدن...نتیجه بیهوده..

  • قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنیکفش هایم را بپوش و در راه من قدم بزناز خیابان ها،کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردماشک هایی را بریز که من ریختمدردها و خوشی های من را تجربه کنسالهایی را بگذران که من گذراندم...روی سنگهایی بلغز که من لغزیدمدوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزنهمانطور که من انجام دادم...بعد،آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها